Motherless
حدوداً یک ماه پیش بود که وسط کار، یکهو کامپیوترم (Pc) خاموش شد. از نوع خاموش شدنش که با صدایی غیر متعارف از داخل کیس همراه بود متوجه شدم که این خاموش شدن از آن خاموش شدنهای معمولی نیست و بهای سنگینی به همراه خواهد داشت. ظن اولیه به پاور بود. در اولین مراجعه و تست، چیزی مشخص نشد. در بررسیهای بعدی اما معلوم شد که مشکل از مادربورد است. خلاصه که هنوز بعد از گذشت یک ماه بدون سیستم مانده ام.
این پست را هم از یک لپتاپ فکسنی ارسال میکنم که چند سال قبل از یک دوست هدیه گرفتم. البته هدیه هم نمیشود گفت. لپتاپ مشکل فنی داشت و آن دوست هم با توجه به داشتن یک لپتاپ دیگر حوصله تعمیر نداشت و گفت این را ببر و درستش کن و بردار برای خودت.
نکته خیلی جالب در مورد بیسیستم ماندم این است که قبض برق این ماه (به علت مصرف پایین) رایگان شد. مگر یک پاور 750 وات چقدر مصرف دارد؟! البته این نکته هم بی تاثیر نیست که من طبق یک عادت ناپسند هیچوقت سیستمم را خاموش نمیکنم و همیشهی خدا، سیستم روشن میماند.
حال بماند که فرصتهای زیادی پیش آمد برای مطالعه و فیلم دیدن و انجام کارهای عقب افتاده. همه اینها از صدقه سر خراب شدن مادربورد بود که یک روتین را خراب کرد و فرصت را برای انجام کارهای دیگری فراهم کرد.
پ.ن۱: همت گماردن به نگاشتن در این وبلاگ هم از الطاف همین ماجراست.
پ.ن۲: فعلا از نوشتن در اینجا هیچ هدفی را دنبال نمیکنم. شاید کمی تخلیه ذهنی و بازی با کلمات که کاری بس لذتبخش است. (خود همین هم که در نهایت برای خودش یک هدف شد!)